قسمت اول(شرح داستان):

مین هو و یونگ هوا اومدند.اونا  دو تا دوستای قدیمی بودند.مین هو توی دانشکده هنر  خوانندگی  و یونگ هوا گیتار می زد.شاید فکر کنید پس هونگ کی چی؟و حالا داستان هونگ کی اون توی مدرسه ی فوتبال بود و 17 سالش بود .اون مدرسه که هونگ کی توش بود مدرسه ی ورزشی بود و کنار قسمت  فوتبال قسمت بسکتبال بود.توی قسمت بسکتبال ایون های  عضو تیم بسکت بود.هونگ کی از همون اول که به این مدرسه اومده بود دنبال ایون های بود ،اما ایون های  در شان هونگ کی نبود چون یون های یه مدل خیلی معروف بود  و همه دنبالش بودناز اون طرف هم خیلی پول دار بود.هونگ کی هم روش نمی شد به اون بگه که دوسش داره.پدر هونگ کی  3 سال قبل، وقتی مرد وصیت کرد هونگ کی هم باید مثل خودش فوتبالیست بشه در حالی که هونگ کی عاشق درام بود و تا همون موقع داشت تلاش می کرد تا یه درامر بشه اما نشد.البته هونگ کی هنوز به خاطره تفریح درام می زنه.از اونور هم   شین های و ایون های  و یونا سه تا خواهر بودن که خیلی وقت بود از هم دور بودن.به خاطر این که ایون های بعد از معروف شدن  زیاد خونه نمی اومد و یونا هم چون خیلی جذاب بود همش با پسرا بود.برا همین کم کم از هم جدا شدن.یونا خیلی شبیه تنها عشق مین  هو بود و وقتی مین هو  و  یونگ هوا واسه یه اجرای دو نفره می رن به یه بار  مین هو  یونا رو می بینه  که توی بار داره کار می کنه.وقتی اجرا تموم می شه اون می ره دنبال یونا و وقتی می بینه یونا داره یه گوشه گریه می کنه و بغلش می کنه اما یونا چون اون لحظه حالش خراب بودهاصلا متوجهش نمی شه ولی وقتی گریه اش بند می اد می خواد بزن تو گوش مین هو اما یه  دفعه می  بینه جذابه همونطوری تو بغلش می مونه و می زنه زیر گریه.از اون به بعد    مین هو هر  روز می رفت اون بار و فقط یونا رو تماشا می کرد تا... بقیه داستان در پست  بعدی

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: